تعاونی مرزنشینان

اخبار تعاونیهای مرزنشین کشور

تعاونی مرزنشینان

اخبار تعاونیهای مرزنشین کشور

تعاونی مرزنشینان
بایگانی
نویسندگان

کلام آخر ...

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 

آخرین مطلب سایت در سال 1395

----------------------------------------

یکسال دیگر هم گذشت ... راستی چند روز دیگر از عمر باقیست ؟ آری یکسال دیگر گذشت.یکسال دیگر پیر شدیم و به عبارت دیگر یکسال از بودنمان کسر شد . بچه هایمان یکسال جوانتر شدند و یک سال به بار نشستند . در این یکسال خیلی ها به خانه بخت رفتند و خیلی نیز آماده رفتن . در این یکسال بسیاری نیز از ما جدا شدند و به دیار باقی شتافتند و در آرامستان پاکیها سکنی گزیدند . که جای همگی آنان در این شب عیدی خالیست . اما در این یک سال چه کردیم دسترنج و ماحصل سیصد و اندی شبانه روزمان چه بود ؟ شاید حداقل سیصد و شصت تار موی سفید جای موهای مشکیمان را گرفت . دستهایمان قدرت قبلی را ندارد و شاید لرزان . و این گذر عمر است و لب جویی نیز نداریم در این کلانشهر که حداقل کنار آن بنشینیم و گذر عمر را ببینیم شاید عکسمان نیز داخل آب این جوی می افتاد و کار آینه را می کرد که همه چیز را به ما بگوید .


گذشت و می گذرد ... این رسم زمانه است و اساس خلقت ، و نه منتظر من می ماند و نه تو شتابان این قطار زندگی در حرکت است و اگر هر از گاهی در ایستگاهی توقف موقتی نیز داشته باشد برای آن است که چند مسافر خسته پیاده شوند و چند مشتاق سفر سوارگردند و قطار همچنان به راه خود ادامه دهد . دلمان را به این چند روزه عید نیز خوش کنیم غنیمتی است . شاید دیداری ! بازدیدی ! فشار دست گرم دوست مانندی ! و شاید حال و احوالپرسی داخل کوچه با همسایگان و آشنایان و هم ولایتی ها که همه آنان آشنا هستند و وابسته . شاید قدمی در کوچه باغ خاطرات دل وامانده و مروری به پهندشت خاطره ها در تمام کوچه باغ ها و مکانهایی که از همه آنان صدها خاطره داری . شاید و شاید و خدا را چه دیدی ... آری بگذار بگذرد . حداقل این سود را دارد که وعده دیدار نزدیک است . و این گذشت به این دیدار می ارزد .

 

عزیزی می گفت : موی سفید را فلکم رایگان نداد این مژده را به نرخ جوانی خریده ام . و در پاسخ آن یار باید عرض کنم که جوانیمان نیز جوان نبودیم که به پیرمان برسد . بگذریم و بگذرم . دلمان را به دیدارها خوش می کنیم . آری حتی اگر چند دقیقه ای باشد و ماندنمان فقط چند روز


اما ... امروز دوستی پیامک زده بود کـــه سوای از طنز بودن پیام واقعا برام جالب بود نوشته بود مزیت مجرد بودن اینکه شب عید بخاطر بی پولی ، شرمنده زن و بچه ات نمی شی ...

 

از فقر مینویسم ،بــا دستهـای خالـــی/سفـره پراست امشب از شامـی خیالـــی
دلهای همسایه هـا ،برای مـا کباب بـود/سارا ولی هنوزم شبهــا گرسنه خواب بود
با اشک مـی نویسـم ،بـــابــــا نان نـدارد/شایـــــــد که معجـزه شد از اسمان ببـارد
از فقر مینویسم، با این که نیست حالی/این قصه ی حقیقیست ،از دارایی خیالی

 

عیدتون مبارک اونهایی که میلیاردی میبرید میلیاردی میدزدید میلیاردی اختلاس میکنید میلیاردی چپاول میکنید و باعث میشوید همچین حس قشنگی در این ایام به آدم دست بدهد . عیدتون مبارک برای ساختن این همه احساس و این همه روزهای قشنگ . هرگاه زخمی آزارم میداد پدرم میگفت : بزرگ میشی یادت میره اماهیچوقت نگفت بزرگ شدن خود چه زخمی است.! (روحتون شاد همه ی اونهایی که امروز در بین ما نیستید . عید هم امد و جای شماها خالیست ...)

من هـم عید را به همه دوستان تبریک عرض می کنم . اگه سر سفره هفت سین یا لحظه تحویل سال نو حالتون باحال شد ما را هم دعا کنید التماس دعا ـ یا علی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۹
روح الله علی بیگی